Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش ایکنا، ایسنا نوشت: همین چند روز قبل بود که سیف‌الله فرزانه، مدیر کل میراث فرهنگی استان مازندران از دریافتِ کارت زرد در مجموعه‌ی عباس‌آباد بهشهر مازندران توسط یونسکو خبر داد. هر چند از یک سو گفته می‌شود، دادن کارت زرد یا قرمز در دستورالعمل‌ها و قوانین یونسکو وجود ندارد اما قطعا دادن هر نوع اخطار توسط یونسکو به وضعیت محوطه‌های جهانی در کشور، خود به اندازه‌ی عملکرد دستگاه‌های مدیریتی مشابه همان کارت زرد یا قرمز در زمین فوتبال است که می‌توان آن را به مثابه بررسی عملکرد دستگاه‌های شهری دانست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از زمان ثبت جهانی ۹ باغ جهانی در هفتم تیر ۱۳۹۰ در فهرست میراث جهانی یونسکو تا امروز، می‌توان محوطه‌ی عباس‌آباد بهشهر را در کنار یکی دو باغ دیگر، یکی از باغ‌هایی دانست که گاهی اوقات خبرهایی از وضعیت نامناسب آن به گوش می‌رسد. یک بار خبر می‌رسد «بی‌آبی به بزرگترین باغ جهانی ایرانی رسید»، بار دیگر می‌گویند «تهدید عرصه باغ جهانی «عباس‌آباد» با یک سازه چوبی» و کمتر از یک سال قبل بود که در کنار دیگر خبرهای ریز و درشت از این محوطه‌ی جهانی، خبر دادند «باغ جهانی عباس‌آباد چند قدم تا خروج از ثبت جهانی».

این خبر تا امروز نه تنها توسط هیچ نهاد میراثی و مدیریت شهری رد نشده، بلکه با عملکردهای مختلفی که توسط برخی نهادها و دستگاه‌های دولتی انجام می‌شود، تائید هم شده است!

هیچ اراده‌ای در استان برای رفع مشکلات باغ جهانی بهشهر نیست

پرویز سعادتی، مدیر پایگاه میراث جهانی باغ ایرانی سازمان میراث فرهنگی درباره‌ی این محوطه‌ی جهانی به ایسنا می‌گوید: متاسفانه هیچ ‌اراده‌ای در استان مازندران برای رفع مشکلات باغ جهانی «عباس‌آباد بهشهر» وجود ندارد، وقتی منابع طبیعی شهرستان بهشهر یا استان مازندران، یک منطقه بزرگ سه هزار متری در عرصه‌ی منطقه‌ی جهانی بهشهر را در اختیار نهادی مانند نیروی انتظامی قرار می‌دهد، یا وقتی شرکت آب منطقه‌ای بدون توجه به هشدارهای میراث‌فرهنگی درباره‌ی ترک سد در منطقه، در زمان پایین بودن سطح آب اجازه‌ی مرمت نمی‌دهد، چه کاری باید انجام دهیم؟

وی با بیان این‌که وقتی اداره منابع طبیعی شهرستان بدون نظر میراث فرهنگی به اداره هواشناسی اجازه می‌دهد در بخش وسیعی از محوطه‌ی جهانی، ویلاسازی کند یا وقتی منابع طبیعی برای یک دستگاه نظامی سند صادر می‌کند تا یک اردوگاه بزرگ تفریحی ایجاد کند یا از سوی دیگر بخش بزرگی از عرصه را به یک دستگاه نظامی دیگر واگذار می‌کند، میراث فرهنگی چه کاری باید انجام دهد؟

از ساخت وسازهای انجام شده در بخش‌هایی از عرصه‌ی باغ جهانی عباس آباد بهشهر

اگر یونسکو به باغ جهانی عباس‌آباد کارت قرمز ندهد، کوتاهی کرده

او با اشاره به صحبت‌های مطرح شده درباره دادن کارت زرد یونسکو به محوطه‌ی جهانی «عباس‌آباد» بهشهر، اظهار می‌کند: در اصطلاحات یونسکو کارت زرد و قرمز وجود ندارد، در واقع گزارشگران سازمان یونسکو در بازدیدهای نوبه‌ای و فصلی خود از محوطه‌های جهانی و براساس پرونده‌ی ثبت جهانی، هر محوطه را بررسی کرده و گزارش‌های مورد نیاز را برای کمیته اصلی یونسکو تهیه می‌کنند و در صورتی که در مصوبات یونسکو اخلالی و جود داشته باشد، احتمال قرار گرفتن آن اثر در «فهرست میراث درخطر یونسکو» وجود دارد.  

سعادتی ساخت پمپ بنزین در منظر ارگ جهانی بم را نمونه‌ای از این اتفاق می‌داند و ادامه می‌دهد: بعد از ثبت جهانی ارگ و منظر فرهنگی طبیعی محوطه‌ی بم، در منظر تاریخی این محوطه یک پمپ بنزین ایجاد شد که ارزیاب یونسکو به میراث فرهنگی اعلام کرد در صورتی که آن پمپ بنزین تخریب نشود، ارگ بم همچنان در فهرست میراث در خطر باقی می‌ماند، بنابراین سریع‌تر آن مساله برطرف شد.

وی تاکید می‌کند: بنابراین یونسکو براساس گزارش‌های نوبه‌ای در جلسات سالیانه به کشورهایی که آثارشان در معرض چنین تهدیدهایی است اخطار می‌دهد تا سریع‌تر آن مشکلات در گزارش‌های بعدی رفع شوند.

با این وجود مدیر پایگاه میراث جهانی باغ ایرانی تاکید می‌کند: در این شرایط اگر حتی یونسکو اخطاری در حد کارت زرد برای محوطه‌ی جهانی عباس‌آباد به میراث فرهنگی ندهد، به نظر من سهل‌انگاری این دستگاه جهانی است وحتی ممکن است گزارش خلاف به این نهاد بین‌المللی داده باشند، دادن کارت قرمز هم به این محوطه‌ی جهانی و در شرایط دخل و تصرف‌های انجام شده، بسیار طبیعی است.

مسؤولان حتی به کارگروه حفاظت شورای امنیت ملی هم نیامدند

وی با اشاره به فعال بودن کارگروهی در شورای امنیت ملی کشور، با نام «کارگروه حفاظت» در کشور ادامه می‌دهد: این کارگروه حفاظت در چند ماه قبل، حتی برای «محوطه‌ی جهانی عباس‌آباد» تشکیل جلسه داد و از استاندار و مدیر کل میراث فرهنگی استان مازندران برای بررسی مشکلات این محوطه‌ی جهانی دعوت کرد، اما آن‌ها به جلسه نیامدند، از سوی دیگر بارها برای استان و استاندار نامه‌نگاری شده تا نهادهای مختلف در مورد این محوطه کاری انجام دهند، ولی هیچ کدام پاسخ روشنی تا کنون نداده‌اند.

او اضافه می‌کند: در این شرایط حتی نتوانستیم در یک جلسه اداره منابع طبیعی و شرکت آب منطقه‌ای و مسئولان نهادهای این منطقه‌ی شهری را که برای تصمیم‌گیری در محوطه‌ی جهانی «عباس‌آباد» دخیل هستند، دعوت کنیم تا دور هم بنشینیم و به یک مدیریت مشترک برای این محوطه‌ی جهانی برسیم.

سعادتی با بیان این‌که به نظر می‌رسد، حتی عباس‌آباد را به عنوان یک پایگاه ثبت جهانی قبول ندارند و فکر می‌کنند این محوطه یک پارک است، اظهار می‌کند: متاسفانه با آن مانند پارک رفتار می‌کنند، حتی اداره منابع طبیعی بخش بزرگی از محوطه را به دهیاری «التپه» - روستایی در پایین دست عباس‌آباد - واگذار کرده تا مغازه ایجاد کند، آلاچیق درست کند و با زدن داربست در محوطه بازارچه برپا کند ، این یعنی آن‌ها درک درستی از ثبت جهانی ندارند. حتی مسئولان نهادهای شهرستان بهشهر هر کاری بخواهند در مورد عباس آباد انجام می‌دهند،اما به نظر می‌رسد به ضوابط میراث جهانی توجهی ندارند.

تصرف بخش‌هایی از عرصه‌ی باغ جهانی عباس‌آباد بهشهر توسط دستگاه‌های دولتی

وقتی قصد حفاظت نداشتند، چرا محوطه را جهانی کردند؟

او با بیان این‌که مالکیت این محوطه‌ی جهانی در اختیار منابع طبیعی شهرستان است، اضافه می‌کند: وقتی قصد انجام چنین کارهایی را در این محوطه داشته‌اند، نمی‌دانیم چرا اجازه ثبت جهانی این باغ را دادند؟

وی با تاکید بر این‌که در هیچ کدام از هشت باغ جهانی دیگر که زیر نظر این پایگاه جهانی اداره می‌شوند، یک هزارم مشکلات باغ جهانی «عباس‌آباد» وجود ندارد، اظهار می‌کند: در هر کدام از استان‌های دیگر که این باغ‌های جهانی وجود دارند، همه‌ی نهادهای شهری، شهرداری‌ها، استانداری‌ها و نمایندگان مجلس با یکدیگر همکاری می‌کنند، چون درک مشخصی از ثبت جهانی دارند، اما به نظر می‌رسد در مازندران هیچ درک مشخصی از ثبت جهانی نیست.

سعادتی با اشاره به ساخت‌وسازهای انجام شده‌ی با مجوز، توسط یک فرد حقیقی در بخشی از عرصه‌ی این محوطه‌ی جهانی، می‌گوید: آن‌ها به این شخص اجازه‌ی کار در عرصه را داده‌اند و در جواب اعتراض‌های پایگاه جهانی عباس‌آباد می‌گویند این بخش‌ها در عرصه نیست،بلکه در حریم است، به نظر می‌رسد حتی برخی از کارشناسان، متاسفانه اصلا فرق عرصه و حریم را تشخیص نمی‌دهند، در این شرایط ما باید چه کاری انجام دهیم؟

او با اشاره به وضعیت باغ جهانی دولت آباد یزد به عنوان یکی از ۹ باغ جهانی کشور، اظهار می‌کند: مالک این باغ، حجت‌الاسلام «معزالدین» با وجود این‌که واقف باغ است، بالاترین همکاری را با میراث فرهنگی دارد، او هزینه‌های مورد نیاز و مرمت را پرداخت می‌کند و میراث فرهنگی بر آن‌ها نظارت دارد، این باغ یکی از بهترین بازدیدها را در بین دیگر باغ‌های جهانی دارد، اما در باغ بهشهر که در اختیار یک نهاد دولتی است،  ما با این‌ها مشکلات مواجه هستیم!

باغ جهانی بهشهر را در حد یک پارک می‌بینند!

وی با تاکید بر لزوم ایجاد یک مدیریت مشترک در استان مازندران برای این محوطه‌ی جهانی ادامه می‌دهد: باید یک نظر مشترک در استان وجود داشته باشد و مشکلات عباس‌آباد را حل کند. این مشکلات متعلق به امروز و دیروز نیستند، از روزی که باغ ثبت جهانی شده همین مشکلات وجود داشته و دارد، تصورشان این است که این‌جا یک پارک است و مثل یک پارک با آن رفتار می‌کنند.

سعادتی با بیان این‌که متاسفانه برخی مواقع اداره منابع طبیعی به علف‌تراشی‌ها در محوطه‌ی جهانی بهشهر نیز گیر می‌دهد، می‌گوید: حتی در برخی مواقع، آن‌ها مسئولان پایگاه میراث فرهنگی را به این بهانه بازداشت کرده‌اند!

دستور معاون میراث فرهنگی کشور برای حذف سازه‌های مالکیت‌ها در باغ عباس‌آباد

مدیر پایگاه میراث جهانی باغ ایرانی با اشاره به نامه‌ای که محمدحسن طالبیان، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اداره کل میراث فرهنگی استان درباره‌ی این باغ جهانی فرستاده، می‌گوید: براساس دستور معاون میراث فرهنگی کشور، استان مازندران موظف به انجام یکسری اقدامات شده تا هرچه سریعتر نسبت به رفع هرگونه مالکیت در این محوطه‌ی جهانی اقدام شود و هر سازه‌ی سبک و سنگین در آن سریع‌تر جمع شود.

سعادتی تاکید می‌کند: در صورت حضور ارزیابان یونسکو در محوطه‌ی جهانی عباس‌آباد و ادامه‌دار بودن شرایط کنونی برای این محوطه‌ی، یونسکو می‌تواند باغ عباس‌آباد بهشهر را در فهرست میراث در خطر یونسکو قرار دهد، حتی مسئولان دفتر یونسکو در تهران می‌توانند شرایط این سایت جهانی را به سازمان یونسکو اطلاع دهند و در آن شرایط هر احتمالی برای این محوطه‌ی جهانی می‌تواند پیش آید. 

پرونده‌ی «باغ ایرانی» شامل ۹ باغ پاسارگاد و ارم از استان فارس، پهلوان‌پور و دولت‌آباد از استان یزد، فین و چهل‌ستون از استان اصفهان، اکبریه از استان خراسان جنوبی، عباس‌آباد از استان مازندران و شاهزاده‌ی ماهان از استان کرمان از سوی ایران معرفی و ثبت شد.

سمیه ایمانیان - ایسنا

انتهای پیام

منبع: ایکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۰۷۱۵۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مرگ خاموش تخت جمشید و بیستون

تخت‌جمشید جزء نخستین آثار جهانی ایران به‌شمار می‌رود که در سال ۱۳۵۸ در فهرست یونسکو به ثبت رسید. محوطه باستانی بیستون نیز به عنوان هفمین اثر ملی ایران در سال ۱۳۸۵ در این فهرست اضافه شد. در قوانین و ضوابط یونسکو تاکید شده، اثرات مخرب توسعه‌ای و محیطی نظیر آلودگی آلاینده‌ها ازجمله عوامل تهدیدکننده مواریث جهانی به شمار می‌روند و نباید در حریم این آثار اقدامات توسعه‌ای زیانبار صورت بگیرد. این درحالی است که متخصصان میراث‌فرهنگی از دهه‌های گذشته نسبت به میزان بالای آلاینده‌های شیمیایی و تاثیر مخرب آن بر بناهای تاریخی هشدار داده‌اند.

اما در دو پرونده تخت‌جمشید و بیستون اوضاع متفاوت است، پتروشیمی مرودشت پیش از ثبت جهانی تخت‌جمشید احداث شده بود و زمان ثبت این اثر؛ وجود داشت. هر چند که تلاش‌هایی در دولت هشتم با هدف جابجایی پتروشیمی مرودشت صورت گرفت، اما این تلاش‌ها به سرانجام و نتیجه‌ی مطلوب نرسید به طوری‌که در سال‌های اخیر پتروشیمی مرودشت نه‌تن‌ها روند بهسازی و نوسازی خود را ادامه داد که یک مجتمع دیگر در جهت توسعه اهداف پتروشیمی احداث شد.

حالا نزدیک به نیم قرن از فعالیت پتروشیمی مرودشت می‌گذرد و آلاینده‌های شیمیایی رها شده در هوا بلای جان نقوش تخت‌جمشید هم شده است.

متخصصان گلسنگ‌شناسی سال‌ها پیش به دلیل گستردگی گلسنگ‌های نیتروژن دوست در سطوح تاریخی تخت جمشید و نسبت به وجودآلاینده‌های شیمیایی نیتروژن‌دار حاصل از فعالیت شرکت پتروشیمی مرودشت در رشد سریع گلسنگ‌ها هشدار داده بودند.

مبارزه با گلسنگ‌های بناهای تاریخی، یک موضوع جهانی است

«علی‌رضا جعفری زند» باستان‌شناس اعلام کرد: شرکت پتروشیمی مرودشت تاثیر مستقیم و مخربی بر نقوش تخت‌جمشید و تخت‌رستم دارد به‌طوری که پیش از انقلاب نیز این موضوع مطرح بود که آلاینده‌های ناشی از فعالیت شرکت می‌تواند به بناهای تاریخی منطقه صدمه وارد کند به‌همین خاطر طرح انتقال پتروشیمی مطرح شد، پس از انقلاب، در دولت هشتم طرح انتقال پتروشیمی به‌خاطر آلاینده‌های شیمیایی شتاب گرفت، اما متاسفانه طرح جابجایی پتروشیمی با وجود انتقادات کارشناسان هیچگاه به نتیجه نرسید.

این باستان‌شناس با بیان اینکه درحال‌حاضر شاهد افزایش رشد گلسنگ‌ها در تخریب نقوش تخت‌جمشید هستیم، ادامه داد: اخیرا که از محوطه جهانی تخت‌جمشید بازدید کردم متوجه رشد گلسنگ‌ها روی آثار سنگی و نقوش تخت‌جمشید شدم. هرچند که در رشد این گلسنگ‌ها رطوبت نقش به‌سزایی دارد، اما آلاینده‌های شیمیایی رها شده در هوا از سوی شرکت پتروشیمی و رطوبت حاصل از باران‌های اسیدی، بدترین و زیان آورترین آسیب را به سنگ‌نگاره‌ها وارد کرده است.

او با تاکید بر اینکه مبارزه با گلسنگ در آثار تاریخی یک موضوع کاملا جهانی است، ادامه داد: شهرهای رم و فلورانس در ایتالیا دارای بیشترین آثار سنگی هستند، اما مرمت‌گران و کارشناسان ایتالیایی از سال ۲۰۱۳ با روش‌های علمی شروع به گلسنگ‌زدایی کردند و پروژه گلسنگ‌زدایی چندین سال هم به طول انجامید چراکه گلسنگ در تمام آثار تاریخی دنیا وجود دارد و از بین بردن آن به علم نوین و شیوه‌های اصولی نیاز دارد.

جعفری‌زند گفت: ایتالیا در حوزه گلسنگ‌زدایی بسیار پیشرفته است و با یک برنامه جهانی در حوزه گلسنگ‌زادیی پیش‌می‌رود، برنامه مبارزه با گلسنگ‌ها در آثار و بناهای سنگی، یکسال و نیم طول کشید، جلسات متعدد برگزار شد و از سراسر دنیا کارشناسان گردهم آمدند تا یک شیوه درست را برای گلسنگ‌زدایی بناهای سنگی ایتالیا در پیش بگیرند.

این باستان‌شناس معتقد است، در ایران، اما مطالعات علمی و آکادمیک در زمینه گلسنگ‌ها مشاهده نمی‌شود. آلاینده‌های ناشی از فعالیت پتروشیمی یکی از عوامل در افزایش گلسنگ‌های تخت‌جمشید است و وضعیت رشد گلسنگ‌ها در بناهای تاریخی ایران به قدری جدی است که نه تنها نقوش تخت‌جمشید با زوال مواجه‌اند که نقوش محوطه باستانی بیشاپور به‌واسطه رشد گلسنگ‌ها دیگر دیده نمی‌شود.

جعفری‌زند با بیان اینکه فعالیت‌هایی که در کشور در جهت گلسنگ‌زدایی انجام می‌شود به هیچ‌وجه علمی نیست، افزود: تخت‌جمشید یک اثر جهانی است و مرمت آن نیز نیازمند یک تفکر جهانی است. در ایوان جنوبی کاخ تچرا برخی نقوش به رنگ سبز درآمده‌اند و متاسفانه هنوز با واتر جت، یعنی ابزاری که با فشار آب را پرتاب می‌کند برای رفع گلسنگ‌ها استفاده می‌شود. درحالی که این روش مناسب سنگ‌های مقاوم مثل مرمرین یا گرانیت است نه سنگ‌های آهکی تخت‌جمشید که بسیار شکننده و درحال ورقه شدن است.

بیستون در صدر تخریب گلسنگ‌ها

هنوز مشخص نیست که چرا آن زمان پالایشگاه پتروشیمی بیستون که از عـمده تـولیدکنندگان آلکیل بنزن خطی (L.A.B) و آلکیلاتسنـگین (H.A.B) در ایران و منطقه خاورمیانه است در فاصله‌ای نزدیک و درست بیخ گوش محوطه باستانی بیستون احداث شد؟ اما آنچه مشخص است میزان بالای ترکیبات نیتروژن دار و تبدیل آن به اسید نیتریک و تاثیر جدی آن بر این محوطه جهانی است. اسیدنیتریک (HNO۳) یا جوهر شوره یک اسید قوی است که از ترکیب نیتروژن (N)، اکسیژن (O) و هیدروژن (H) تشکیل شده است.

«محمدسهرابی» که پیشتر راجع به تهدیدات گلسنگ‌ها روی بناهای تاریخی به‌خصوص تعدادی از میراث جهانی ایران که در عرصه‌های طبیعی قرار دارند هشدار داده بود، گفت: درحال حاضر تاثیر مخرب گلسنگ‌های رشد کننده روی سطوح تاریخی در بیستون بسیار چشمگیرتر از سایر بناهای تاریخی دیگر حتی تخت‌جمشید است.

به گفته این متخصص گلسنگ‌شناس، موقعیت جغرافیایی پتروشیمی بیستون و تصاعد گازهای نیتروژن دار ناشی از فعالیت آن مرکز صنعتی؛ توام با وجود سایر عوامل زنده و غیر زنده موثر بر رشد گلسنگ‌ها؛ سبب شده که گلسنگ‌های بیستون، غالبا تبدیل به گلسنگ‌های نیتروژن دوست شوند و فعالیت آن‌ها بسیار سریعتر و مخربتر از روند معمول پیش رود.

او معتقد است، مطالعات در سایر کشورها نشان می‌دهد که پالایشگاه‌های پتروشیمی و تصاعد گازهای نیتروژن‌دار ناشی از فعالیت آن‌ها بر اجتماع یا کلونیگلسنگ هاتاثیرگذار هستند، اما برخی افراد بی‌تجربه افزایش آلودگی هوا را برای کاهش گلسنگ‌ها را مناسب می‌دانند که این قیاس مع الفارق است، چراکه نباید تاثیر آلودگی هوا بر روی گلسنگ‌های اپیفیت یا رشد کننده بر روی پوست درختان (حساس به آلودگی) را با تاثیر آلودگی هوا بر روی گلسنگ‌های سنگزی مقاوم به آلودگی هوا مقایسه کرد و نظریه و تئوری ارایه کرد.

سهرابی تاکید کرد: شکی نیست که با افزایش ترکیبات نیتروژن دار ترکیب کلونیگلسنگ‌های نیتروژن دوست در سطوح سنگ‌های تاریخی زیاد شده و بقای زیبایی بصری مهمترین آثار تاریخی ایران را با تهدید جدی مواجه می‌کند؛ بنابراین سهم صنعت پتروشیمی منطقه در تشدید فرسودگی زیستی ناشی از فعالیت گلسنگ‌ها در محوطه باستانی بیستون غیرقابل انکار است.

تاکنون اقدامی برای ارزیابی مخاطرات زیست محیطی ناشی از فعالیت پالایشگاه منطقه بر سطوح آثار تاریخی و حتی تحقیقات علمی برای بررسی فرسودگی زیستی در میراث جهانی بیستون صورت نگرفته است. سهرابی گفت: البته با حمایت وزارت میراث فرهنگی در طی سال‌های گذشته پیشرفت‌های زیادی در تهیه اطلس گلسنگ‌های تخت جمشید صورت گرفته و این اطلس آماده شده که در تدارک تامین مالی برای انتشار آن هستیم.

شکی نیست که تصاعد ترکیبات نیتروژن دار از مراکز صنعتی و تبدیل آن به اسید نیتریک سبب افزایش خورندگی سطوح سنگی می‌شود. مقالات علمی متعددی نیز در این خصوص توسط متخصصان منتشر شده است.

پیروز چالش پتروشیمی و پایگاه میراث‌فرهنگی کیست؟

سال هاست آلاینده‌های محیط‌زیستی در بیستون وجود دارد، پتروشیمی با حمایت مسئولان شهری و استانداری همچنان در جای خود ایستاده است و زیر بار طرح‌های مطالعاتی و آسیب‌شناسی پایگاه میراث‌فرهنگی بیستون نمی‌رود. طرح‌های مطالعاتی میراث‌فرهنگی نیز به‌دلیل نبود بودجه به نتیجه نمی‌رسند و در این میان؛ یکی از مهمترین آثار جهانی ایران در مخاطره گازهای آلاینده قرار گرفته است. اما نتیجه چه می‌شود؟

«صامت اجرایی» مدیرپایگاه جهانی بیستون درخصوص احداث پتروشیمی بیستون و تاثیر آلاینده‌های آن بر کتیبه بیستون گفت: پیش از آنکه پرونده بیستون در میراث جهانی به ثبت برسد، پتروشیمی بیستون در فاصله ۵ کیلومتری هوایی که هم‌اکنون در حریم منظری این اثر جهانی قرار گرفته، احداث شده بود.

وی افزود: همان زمان که پرونده ثبت جهانی بیستون درحال ثبت بود شرکت پتروشیمی نیز به عنوان یکی از مشکلات در پرونده دیده شده بود. سال‌ها قبل هم برای تعیین میزان آلایندگی و تاثیر آن بر کتیبه بیستون مطالعاتی صورت گرفت که البته هنوز نتایج مطالعات مشخص نشده است، اما با آزمایشاتی که روی نمونه‌های مشابه این آلاینده‌ها انجام گرفته مشخص شده که این آلاینده‌ها می‌تواند دلیل باران‌های اسیدی و تاثیرات مخرب بر کتیبه باشند.

مدیر پایگاه بیستون تاکید کرد: در سال جدید بودجه‌ای اختصاصی برای مطالعات و خرید تجهیزات پایش کتیبه بیستون در نظر گرفته شده تا با پایش یکساله به بررسی آلاینده‌ها تا لرزش کتیبه بپردازیم. در این خصوص مشاور تایید شده و تجهیزات نیز قرار است به‌زودی خریداری شود.

اجرایی، اما به پیگیری‌های مداوم پایگاه جهانی بیستون از پتروشیمی کرمانشاه اشاره کرد و گفت: زمستان سال ۱۴۰۱ پایگاه میراث جهانی بیستون جلساتی با مدیرعامل پتروشیمی با هدف اجرای مطالعات آسیب‌شناسی و نجات‌بخشی کتیبه بیستون برگزار کرد و درخواست همکاری برای اجرای طرح مطالعاتی و آسیب‌شناسی داشت که متاسفانه پتروشیمی موافقت نکرد و زیر بار مطالعات آسیب‌شناسی و نجات‌بخشی نرفت.

به گفته اجرایی، پایگاه بیستون در این سال‌ها بحث‌ها و درگیری‌های متعددی با پتروشیمی داشته، اما آن‌ها هیچ‌گاه زیر بار این طرح نرفتند و در آخرین جلسه مدیرعامل پتروشیمی اعلام کرد که من می‌توانم برای میراث‌فرهنگی گریه کنم، اما نمی‌توانم نان بدهم.

آنطور که مدیر پایگاه میراث جهانی بیستون می‌گوید: درحال‌حاضر از آنجا که طرح‌های مطالعاتی میراث فرهنگی مبنی بر آلایندگی پتروشیمی به نتیجه نرسیده، نمی‌توانیم این آلایندگی‌ها را اثبات کنیم و از حمایت استانداری و مدیران شهری برخوردار باشیم، اما با نتیجه طرح پایش قطعا به نتایج مستند و قابل قبولی خواهیم رسید که بدین وسیله با حمایت و همراهی استانداری و مسئولان شهری می‌توانیم طرح همکاری مطالعه و پایش را با کمک پتروشیمی پیش ببریم و این مجموعه ارزشمند جهانی را از گزند آلاینده‌ها حفظ کنیم.

منبع: عصر ایران

دیگر خبرها

  • اعطای جایزه جهانی آزادی مطبوعات یونسکو به خبرنگاران غزه
  • جایزه سالانه یونسکو به خبرنگاران غزه اعطا شد
  • تولید 90 تن گوشت مرغ در عباس آباد
  • توقیف خودروی تخلیه نخاله روی تپه تاریخی فرخ آباد
  • مرگ خاموش تخت جمشید و بیستون
  • چهارمین همایش بین‌المللی معماری دست‌کند در خرم‌آباد برگزار می شود
  • وضعیت نامناسب آسفالت آزادراه قم – کاشان
  • تابوت‌های باستانی ‌محوطه‌ «جوبجی» متعلق به سال ۹۸ هستند
  • اتصال خط ۵۰۰ مخزن عباس آباد به خط اصلی آبرسانی منطقه ۹ پله ارومیه
  • وضعیت زباله بهشهر پس از ۶۰ سال ساماندهی شد